اون شب بعد از اعلام نومینی ها توسط هیلدا محمد و شهیناز شک شده بودن و گفتن اینبار غیر عادی بود فقط هیلدا اومد گفت محمد و شهیناز و رفت . مثل همیشه که کلی کش و غوس داشت , نبود...
محمد داد زد و از کنترل خواست باهاش صحبت کنن تا باورش بشه . محمد فکر می کرد باهاش شوخی کردن. ولی از کنترل اومدن و گفتن که شوخی نبوده .از طرف دیگه استادا نادر و سعد رو بردن تو اتاق و ازشون در مورد احساسشون به نومینی شدن پرسیدن و گفتن اگه اعلام نومینی ها شوخی بوده باشه به نظرتون خودتون نمینی هستین یا نه؟؟؟ استاد ودیع به نادر و سعد گفت شما مشکلایی داشتین که ممکنه نومینی باشین ...
سعد گفت : من فقط نگران محمد و نادر و شهیناز هستم و اگه خودم نومنی بشم مشکلی نیست . نادر هم گفت : نومینی شدن عیب نیست و یه قانونه , پس می پذیرم.
بعد مادام رولا از اتاق کنترل وارد ماجرا شد و گفت قضیه نومینی ها درست بوده و به شما دو تا که جزو 3 نفر فینالیست هستین تبریک می گم .
.
قضیه میرهان هم اینه که , بعد از رفتن عبدالله , روحیه بچه ها به شدت تضعیف شده بود نه به خاطر عبدالله بلکه به خاطر بحثهایی که پیش اومده بود . میرهان هم آخرین شخصی بود که اوت شده بود و هم خیلی با انرژی و شاد هست . به همین دلیل ازش خواستن بیاد پیش بچه ها تا جو عوض بشه . احتمال این هست که میرهان تو پرایمای باقیمانده با بچه ها تو اجرا همکاری داشته باشه ولی فینالیست نیست.
دیشب هم که چهار شنبه بود , موقع دیدن فیلم و خوردن پیتزا بود , مادام رولا گفت به جای دیدن فیلم تو آکادمی بچه ها می تونن برن سینما و فیلم رو ببینن...
مادام رولا به این خوبی دلتون می آد اینقدر پشت سرش بد می گین ؟؟؟ |