دلخوری میما از نادر و شاهیناز

 میرهان بعد از یه دوره عشقبازی و صمیمیت با نادر با دلخوری و قهر از اون جدا شد. بعد از هفته آخری که میرهان نومینی شد و نادر به دیا رای داد و بعد از اون صحبتهایی که کرد و گفت دیگه نمی تونه به هیچ دختری فکر کنه , کم کم رابطش با میرهان کمرنگ شد و میرهان هم از اینکه نادر به دیا رای داده بود خیلی ناراحت بود... تا اینکه با اومدن مصطفی به آکادمی فرصت انتقام برای میما فراهم شد و با چسبیدن به مصطفی و کم محلی به نادر هفته اخر رو گذروند... 

وقتی که نادر از بین عبدالله و میرهان به میرهان رای داده بود , میرهان کار نادر رو بی ارزش خطاب کرد و گفته بود که دیگه براش اهمیتی نداره که نادر بهش رای بده یا نده و بعد از اون هم که آکادمی رو ترک کرد.

 فردای روز رفتن میرهان، شهیناز با نادر در مورد این قضیه صحبت کردند و شهیناز از نادر خواست که خودشو به خاطر این حرفها ناراحت نکنه ( البته یه جورایی می خواست آتیش زیرش روشن کنه)  و نادر هم گفت که برای من فرقی نمی کنه که کی بوده مهم اینه که کار منو بی ارزش کرده... و یه سری بحث در مورد این جریان و اینکه چرا اینجوری شده , کردند.

 تا اینکه دیشب میرهان به نادر و شهیناز sms زد و نوشته بود که ( این منم میرهان ,  نادر و شهیناز عزیزم  ممنون که هرچی دلتون خواست جلو دوربین در مورد من گفتین , شهیناز جان خوب به عنوان یه هموطن ازم دفاع کردی) .بعد از اون نادر گفت : میما هر جا باشه دوستش دارم ولی میل خودشه که چه جوری راجع به من فکر کنه. شهیناز هم گریه کرد و گفت : که من منظوری نداشتم و فقط خواستم نادر رو آروم کنم .